تلنگر
?درست هشت ماه بعد از مراسم عروسی آمده بودند برای طلاق!
زن هاج و واج بود وباصدای بلند گریه میکرد،
اما مرد خونسرد وبی توجه به اشک های جان سوز زن نشسته بود
“چرا میخوای طلاقش بدی؟”
وقتی این سوال رو از مرد پرسیدم نیشخندی زدو گفت :
عاشق یکی دیگه شدم.شب عروسیم… . . .
⚠عروسی شان دریک باغ بود.زنانه ومردانه.
میگفت معشوقه جدیدش دوست نزدیک همسرش است.